نويسنده: جان پايك
مترجمان:
دكتر سيدمحمدعلي تقوي
دكتر محمدجواد رنجكش




 

 capabilities approach
اين رهيافت، در زمينه ي عدالت توزيعي، توانايي هاي انساني را به جاي مجموعه اي از كالاها در كانون توجه خود قرار مي دهد. وظيفه ي اصلي ترتيبات توزيع عادلانه آن است كه زمينه ي تحقق اين توانايي ها فراهم آيد. يعني به عنوان مثال، منابع بيشتري بايد در اختيار معلولان قرار گيرد، زيرا آنها براي به فعليت رساندن توانايي هاي خود به منابع بيشتري نياز دارند. اين نكته قابل تعميم است، يعني توجه را به اين واقعيت جلب مي كند كه افراد، براي ارتقاي وضعيت زندگي خود به سطح متعارفي از رفاه، ممكن است به شيوه هاي مختلفي از منابع استفاده كنند. پس اين نكته در تدابير مربوط به عدالت توزيعي نبايد از نظر دور بماند.
تحقق توانايي ها معياري است كه ترتيبات توزيعي بايد با آن مورد قضاوت قرار گيرند. به طور خاص اين رهيافت با نظرات مارتا نوسبام ( Martha Nussbaum ) و آمارتيا سن ( Amartya Sen ) گره خورده است و از اهميت خاصي در شكل گيري سياست ها در سطح جهاني برخوردار است. رهيافت آمارتيا سن در ارائه ي شاخص هاي توانايي براي برنامه ي توسعه ي سازمان ملل متحد [ UNDP ] نقش عمده اي داشته است. طرفداران رهيافت توانايي ها غالباً خود را ناگزير از آن مي بينند كه فهرستي از توانايي هاي انساني تهيه كنند و راجع به اين كه كدام توانايي ها براي شكوفايي آدمي ضروري اند و كدام يك ضروري نيستند بحث و استدلال كنند. اين رهيافت ريشه در تعهد ارسطويي به شكوفايي انسان دارد.
عده اي معتقدند كه رهيافت توانايي ها بر اظهارنظرهاي بسيار بي پايه اي در مورد طبيعت انسان و زندگي خوب اتكا دارد و بنابراين ملاحظات قوم محورانه اي را در مورد شكوفايي انساني بر گروه ها و افراد مختلف تحميل مي كند. آيا راهبان و بيابان گردها امكان شكوفايي دارند؟ اگر پاسخ بدين سؤال مثبت باشد، آنگاه كليه ي كالاهاي مادي، سرپناه دائمي و تعاملات اجتماعي براي به فعليت رساندن توانايي هاي اصلي آدمي ضروري نيستند. در مقابل، اگر آنها را فاقد امكان شكوفايي بدانيم، ديدگاهي قوم محورانه را ابراز كرده ايم. يك راه پاسخ به اين انتقاد آن خواهد بود كه مفهوم طبيعت انساني را كه رهيافت توانايي ها به آن متكي است از محتوا خالي كنيم. اما چنين كاري اين خطر را در پي دارد كه نظريه ي مزبور را در عمل بي ثمر سازد. انتقادات ديگري كه وجه عملي تري دارند اندازه پذير بودن توانايي ها را زير سؤال مي برند و ترديد دارند كه بتوان رهيافت توانايي ها را به اشكال متعارف سياست هاي رفاهي تبديل كرد.
منبع مقاله:
پايك، جان، (1391)، فرهنگ اصطلاحات فلسفه ي سياسي، مترجمان: سيد محمدعلي تقوي- محمدجواد رنجكش، تهران: نشر مركز، چاپ اول.